غريبی

غريبه توی غربت


1/27/2004
يك چند جمله قصار انگليسي
success comes in cans,failure in cants.
**
writing comes more easily if you have something to say.
s. asch
**
never let a computer know you are in a hurry.
anonymous
**
educations purpose is to replace an empty mind with an open one.
malcolm forbes
**

1/24/2004
من اين وسط شدم مسخره
يك روز يكي قول ميده همكاري كنه بعد غيب ميشه
يك روز طراح از سرور بد ميگه و ميگه اين به درد
نمي خوره و براش خيلي پول دادند.بعد يكي ديگه مياد
ميگه عكساي من چرا انقدر بد افتاده رو سايت
واييييييييييييي
يك روزم كه از طراحي بد ميگيد
يك روز مياد ميگيد اين بروبچ خوب همكاري نمكنند
با داد بخونيد
خسسسسسسسسسسسستهههههههههه
شدم
بابا يعني سردبير بودن اينه اگه بخواد نغ زدناتون ادامه
پيدا كنه من ديگه نيستم
از صفر و ابتدا يك كار شروع كردن كلي ايراد داره ولي
قرار نيست سر من خالي كنيد
در مورد عكسا بايد حجمشون 30 يا 40 تا باشه
اگر خودت ميتوني خب خودت كوچيك كن
اااااههههههههههههههه
اين چه وضعشه هنوز يك تبليغ درست انجا نداديم
ميدوني الان خيلي سرور جا نداره و خيلي بكشه 5
شماره ست .الان اين وسط من چكار كنم
لطفا از امروز به بعد كسي نگه من در عطسه كار
نميكنم و تهديد نكنه چون من خودم اولين كسيم كه
بايد فرار كنم

1/22/2004
اين آدم هم موجودي اجيب هست.يك روز ميتونه نسبت
به صميمي ترين افراد زندگيش متنفر باشه يك روز
ديگه عاشقشون باشه,شايد بخاطر اينه كه آدم فقط
دنبال آرامش خودشه,پايه اصلي همه كاراش من هست من
--------
كسي نميدونه بر سر بلاگ اسكاي چه اومده
-------

1/21/2004
از خاتمي پرسيدند كه بخاطره كار شوراي نگهبان استعفا نمده؟
گفت من ميخوام به ملتم خدمت كنم ,حالا اين سوال من اينه
كه خاتمي چه خدمتي به ما ميكنه؟
----
اين مغز من هم مثل اين هوا مثل اين چمنا مثل شبنماي روي
ماشين,يخ زده شايدم بعدترا تبديل به قنديل بشه
------
سرم داره كم كم شلوغ ميشه,از اون ترم شلوغتر اولين كلاسم ديروز
بود.شيمي,استادش هندي هست,آدم باحالي با اون لهجه
اصلا اين شهر ما كلي هندي داره تا چشم كار ميكنه هندي
تو اتوبوس تو سالن ورزش همه جا همه جا
اينجا يك پا هندوستانه
-----
ديروزم كه زبونم سوزوندم .تا من باشم نوشيدني داغ نخرم
حتي اگه يخ بزنم
اينم يك تجربه
-----
من سردمهههههههههههههههههههههههههههه

1/19/2004
آزار داريها ولي باشه فقط به خاطر تو ببين قشنگه .البته نميخواد بزور
بگي قشنگه
--
كاش يك روزم دنيا به من بخنده
به جاي اينكه اين همه مشكل
اين همه مشكل رنگارنگ
واسه ي من تنها بياره
يكمي شادي هم بياره
البته چي بگم از شادي
كه چيزي از شادي نميدونم
در بين اون همه كتاب مدرسه
از ديني گرفته تا هندسه
نقطه اي شاد نديدم
يا شايد من ياد نگرفتم
از مدرسه بيرون ميآم
جامعه اي ميبنم اندوهگين
همه دنبال فرار از ناراحتي خود
در عزاداري حرفه اي
كه كسي ايمان به شادي ندارد
كه به رنگ سياه است
دنيا براي مردم كشوره من
------------------------------------------------------------
مي دونيد اين دو سه روز اينجام باروني بود ولي بارونش بي حال
بود.در واقع بي حاليش از بي بويي بود.چي ميگم؟باشه الان توضيح
ميدم, اصفهان وقتي بارون مياد يه بويه با حاليهم داره ميدونيد
مثل اين ميمونه كه خاك با آب قاطي كني.خيلي خوش عطره.
منعاشق اون بو هستم.تازه شمال هم كه ميري بوي نم و طراوت
و تازگي ميده بارونش,اونم كلي باحاله,ولي اينجا...حتي يكم هم بو نداره
---------------
اين هم يك شعر از شاملو
همه
لرزش دست و دلم
از آن بود كه
كه عشق
پناهي گردد،
پروازي نه
گريز گاهي گردد.
آي عشق آي عشق
چهره آبيت پيدا نيست
***
و خنكاي مرحمي
بر شعله زخمي
نه شور شعله
بر سرماي درون
آي عشق آي عشق
چهره سرخت پيدا نيست.
***
غبار تيره تسكيني
بر حضور ِ وهن
و دنج ِ رهائي
بر گريز حضور.
سياهي
بر آرامش آبي
و سبزه برگچه
بر ارغوان
آي عشق آي عشق
رنگ آشنايت
پيدا نيست.
-----------------

داشتم با خودم فكر ميكردم كه خوندن شعراي شاملو و سهراب و...نياز

به معلومات قبلي داره به خصوص سپهري كه بايد عرفان هندي هم
حاليت باشه تا منظور اصلي رو بگيري
-----
ببين الان خوبه؟

1/16/2004
ارابه هائي از آن سوي جهان آمده اند

بي غوغاي آهن ها

كه گوش هاي زمان ما را انباشته است .



ارابه هائي از آن سوي زمان آمده اند .

***

گرسنگان از جاي بر نخواستند

چرا كه از بار ارابه ها عطر نان گرم بر نمي خاست



برهنگان از جاي بر نخاستند

چرا كه از بار ارابه ها خش خش جامه هائي برنمي خاست



زندانيان از جاي برنخاستند

چرا كه محموله ارابه ها نه دار بود نه آزادي



مردگان از جاي برنخاستند

چرا كه اميد نمي رفت تا فرشتگاني رانندگان ارابه ها باشند .

***

ارابه هائي از آن سوي زمان آمده اند

بي غوغاي آهن ها

كه گوش هاي زمان ما را انباشته است .



ارابه هائي از آن سوي زمان آمده اند

بي كه اميدي با خود آورده باشند .

احمد شاملو


What is justice? To put a thing in its right place.
What is injustice? To put a thing in its wrong place.
Nothing is vain that God has created,
whether it be anger or forbearance or sincere counsel or guile.
None of these things is absolutely good,
nor are any of them absolutely evil.
The usefulness or harm of each depends on the occasion:
for this reason knowledge is necessary and useful.
Oh, many a punishment inflicted on a poor fellow
is more meritorious than a gift of bread or sweetmeats,
for sweetmeat eaten unseasonably causes yellow bile,
whereas slaps purge him of evil.
Give the poor fellow a slap in season:
it will save him beheading later.
Version by Camille and Kabir Helminski
"Rumi: Jewels of Remembrance"
Threshold Books, 1996

1/13/2004
چه وضع با حالي داره اين سياست كشورمون اين رده
صلاحيتها يك بازي جديد هستش شايد بعدش يكمي
مردم بيشتر بياند راي بدند.ولي آخرشم اين ملاها واقعا
عربند
-----
گفتم عرب اين نوشته در مورد عربا قبل اسلام خيلي جالبه
به خصوص اگه بدونيم همزمان ايرانيها در اوج پيشرفت
قرار داشتند.
تنها حرفهاي كه عرب باديه نشين داشت جنگيدن بود .تنها
هنري كه ميشناخت شعر بود و تنها دانشي كه از آن
برخوردار بود شباني و تنها ايدهآلي كه داشت تفاخر بود.بزرگ
-ترين آرزويش نيز غنيمت ستاني و نيرومندترين غريزهاش هم
همخوابگي با زنان بود
-----
اين هم معرفي عرب. الانشم اكثر عربا همينند.آدمايي كه
باعث عقب موندگي ما شدند.

ريشه در خاك

ريشه در آب

ريشه در فرياد

***

شب از ارواح سكوت سرشار است .

و دست هائي كه ارواح را مي رانند

و دست هائي كه ارواح را به دور، به دور دست، مي تارانند .

***

- دو شبح در ظلمات

تا مرزهاي خستگي رقصيده اند .



- ما رقصيده ايم .

ما تا مرزهاي خستگي رقصيده ايم .



- دو شبح در ظلمات

در رقصي جادوئي، خستگي ها را باز نموده اند .



- ما رقصيده ايم

ما خستگي ها را باز نموده ايم .

***

شب از ارواح سكوت سرشار است

ريشه از فرياد

و

رقص ها از خستگي
احمد شاملو

1/12/2004
اول كه آلبوم قميشي بي سرزمينتر از باد رو شنيدم
احساس كردم كه بعضي از ترانه ها ديگه پاپ نيست
و در مايه هاي راك اند رول هست,ولي چون در سايت
كالتكس نوشته شده بود پاپ ديگه چيزي نگفتم.
الان سياوش در مصاحبه با بي بي سي گفت كه ايندفعه
چندتا از ترانه ها رو ترانس و راك اند رول كار كرده
اينجا را كليك كنيد مصاحبه سياوش با بي بي سي

-----
اين شعر بابا بزرگ
نورافكن
خيلي باحاله .

1/11/2004
بيتوته‌یِ کوتاهی‌ست جهان
در فاصله‌یِ گناه و دوزخ
خورشيد
هم‌چون دشنامی برمی‌آيد
و روز
شرمساری‌یِ جبران‌ناپذيری‌ست.

آه
پيش از آن که در اشک غرقه‌شوم
چيزی بگوی


درخت،
جهلِ معصيت‌بارِ نياکان است
و نسيم
وسوسه‌يی‌ست نابه‌کار.
مهتابِ پاييزی
کفری‌ست که جهان را می‌آلايد.


چيزی بگوی
پيش از آن که در اشک غرقه‌شوم
چيزی‌بگوی


هر دريچه‌یِ نغز
بر چشم‌اندازِ عقوبتی می‌گشايد.
عشق
رطوبتِ چندش‌انگيزِ پلشتی‌ست
و آسمان
سرپناهی


تا به خاک بنشينی و
بر سرنوشتِ خويش
گريه سازکنی.


آه
پيش از آن که در اشک غرقه‌شوم چيزی بگوی،
هرچه باشد


چشمه‌ها
از تابوت می‌جوشند
و سوگ‌وارانِ ژوليده آبرویِ جهان‌اند.


عصمت به آينه مفروش
که فاجران نيازمندتران‌اند.


خامُش منشين
خدا را
پيش از آن که در اشک غرقه‌شوم
از عشق
چيزی بگوی!


شاملو


1/10/2004
دلم گرفته است

دلم گرفته است

به ايوان مي روم و انگشتانم را

بر پوست كشيده شب مي كشم

چراغهاي رابطه تاريكند

چراغهاي رابطه تاريكند

كسي مرا به آفتاب

معرفي نخواهد كرد

كسي مرا به ميهماني گنجشكها نخواهد برد

پرواز را به خاطر بسپار

پرنده مردني است.
فروغ فرخزاد


بلاخره اين نظر خواهي رو عوض كردم
ولي اون قبلي رو هم گذاشتم چون باهاش كار دارم
ولي شما در
new comment
نظر بديد.
-----
ضد حال1ر
از وقتي كه اون ايميل رو خوندم همش دنباله اينم كه
بينم كجاي كارم اشتباه بود,يا شايد پشت حرفات
يك چيز ديگست,يك جواب ديگه ولي اين دفعه قول
مي دم روش سريع جواب ندم
راستي اگه اتفاقي افتاده برام بگو
----
ضد حال2ر
ليز خوردن رو برفا وافتادن و خنده يه مشت آدم و ضد حال
----
ضد حال3ر
منتظر اتوبوسي قرار اتوبوس 5 دقيقه ديگه بياد ولي
اين 5 دقيقه ميشه 15 تو داري يخ ميزني
اتوبوس نمياد بعد30 دقيقه ميفهمي اين خط اتوبوس در روزاي برفي كار نميكنه
-------
ضد حال4د
نظر خواهي وبلاگ من
-----
ضد حال5ر
وقتي فكر ميكني دوربينت آماده هست كه يك روز برفي
رو به تصوير بكشي بعد وقتي دوربين رو روشن ميكني
ميبيني 20 دقيق فقط باطري داري
-----
ضد حال6د
وقتي كاره عطسه كلي قاطي شده باشه
-----
ضد حال7د
يك روز با اين همه ضد حال ميشه ضد حال
××××
ضد حال طلايي:به صورت مشترك به اون ايميل و دوربين داده ميشه
ضد حال نقره اي:امروز
××××
مي دونم نوشته هاي من براي شما يك ضدحاله

خلاصه من ببخشيد

1/09/2004
uarjlxlaotaaxnz

نام شعر : شكست ترانه
ميان اين سنگ و آفتاب ، پژمردگي افسانه شد.
درخت ، نقشي در ابديت ريخت.
انگشتانم برنده ترين خار را مي نوازد.
لبانم به پرتو شوكران لبخند مي زند.
- اين تو بودي كه هر وزشي ، هديه اي نا شناس به دامنت
مي ريخت ؟
- و اينك هر هديه ابديتي است.
- اين تو بودي كه طرح عطش را بر سنگ نهفته ترين چشمه كشيدي ؟
- واينك چشمه نزديك ، نقشش در خود مي شكند.
- گفتي نهال از طوفان مي هراسد.
- و اينك بباليد ، نو رسته ترين نهالان!
كه تهاجم بر باد رفت.
- سياه ترين ماران مي رقصند.
- و برهنه شويد، زيباترين پيكرها!
كه گزيدن نوازش شد.
سهراب

1/07/2004
نوشته هاي پست پايينتر نوشته هاي زغال هستش.
زغال يك روز مهمون من بود و من خوشحال كرد.
اميدوارم بلاگ اسكاي هميشه خراب باشه تا زغال مهمون من باشه,شوخي ميكنم
------
اين قسمت از نوشته هاي سهراب واقعا جالبه
در دبستان، ما را براي نماز به مسجد ميبردند. روزي در مسجد بسته بود . بقال سر گذر گفت : نماز را روي بام مسجد بخوانيد تا چند متر به خدا نزديكتر باشيد.
مذهب شوخي سنگيني بود كه محيط با من كرد و من سالها مذهبي ماندم.
بي آنكه خدايي داشته باشم ...
(هنوز در سفرم)
------

بيمزه ترين هوا,هوايي هست كه بالا سرت آفتاب باشه و
تو در حال يخ زدن باشي.تازه وقتي 10 درجه زير صفر
باشه
----
آه يادم رفت زغال تولدت مبارك,اميدوارم هميشه مثل امروز خوشحال باشي
-----

1/06/2004
یه تراژدی غمناک که همه بهش محکومن

1
دختر خاله اینجا پزشکی قبول شده.با یکی از دوستاش خونه گرفتن و درس میخونن و زندگی میکنن و گاهی به ما سر میزنن.دوستش اسمش سپیده ست.یه دختر خنده رو اما ازونا که یه کمی آی کیوش پایینه.یعنی یه دختر عادی عادی عادی.

2
من میرم خونه دختر خاله اینا.خونه شون اونقد دانشجوییه که حتی آشپزخونه ندارن!من اونجا کتاب میخونم و اونا درس میخونن.عصرش میریم استخر.بعدش میریم بیرون.میریم که دختر خاله شلوار بخره..مغازه ها رو نیگا میکنیم و همدیگه رو گم میکنیم و باز پیدا میکنیم.دختر خاله و دوستش یه چیزایی به هم میگن که مثلا زبون رمزیه اما من میفهمم.اونقدارم احمق نیستم!راستی این سپیده چقد بی تربیته!

3
دختر خاله تنهایی میاد خونه ما.به یه جایی زنگ میزنه.من میدونم به یه پسره زنگ میزنه اما به کسی نمیگم.میدونم هم دانشکده ای شونه یارو.میدونم دختر خاله دوستش نداره از قیافه ش معلومه.دخترخاله با تلفن همینطوری میره جلوی آینه وایمیسه و در حالیکه نخودی میخنده موهاشو شونه میکنه.صدای خنده های زمخت یارو رو از پشت تلفن میشنوم..

4
مامان با عجله می دود تو و دگمه ی ریدایال تلفن رو میزنه و شماره ای که میبینه رو یادداشت میکنه.بعدش زنگ میزنه به خاله و ..

5
میریم دنبال دختر خاله که با خودش و دوستش بریم پارک.آخه گناه دارن دوتا دختر دانشجو تنها..

6
دختر خاله و دوستش میان خونه ما.واسه مون آش اوردن.دختر خاله میگه صاحب خونه ی جدیدمون آش نذر کرده گفتیم واسه شمام بیاریم.
من فرداش میرم خونه شون.خونه ی جدیدشون یه حوض داره که پیرزنه همیشه آبش میکنه و من دلم میخواد پاهامو بکنم توش، خونه ی جدیدشون یه دختر نوه ی قد بلند داره که کنکور قبول نشده و شبا یواشکی گریه میکنه،خونه جدیدشون یه انباری هم داره که من خیلی دلم میخواد ببینم توش چیه اما نمیشه....

7
مامان زنگ میزنه به خاله.در مورد یه سری کِیس حرف میزنن.مامان سعی میکنه که خاله رو راضی کنه که اون کِیسی که ارتوپدی میخونه بهتر از اون کِیسیه که مهندس مکانیکه.من چیزی نمیفهمم..

8
دخترخاله نامزد کرده.سال دیگه باید امتحان تخصص بده..نامزدش یه آقای دکتریه که اسمش «دکتر ب» هست.دکتر ب یه آقای دراز و سفید و لاغره با ابروهای به هم پیوسته ی بور.خندیدنهایش با نگران بودنهایش مثل همه.دکتر ب مرد خوبیه.آرم یاد درختهای سپیدار میفته.

9
دختر خاله و دکتر ب ، من و داداش کوچیکه و ساغر رو میبرن پارک.ماها بازی میکنیم اونا غیب میشن.ما اون موقع خیلی کوچیک بودیم.ساغر اون موقعها خیلی باحال بود،همیشه باهم بودیم،یه زوج سه نفره ی خوب!(دقیقا اصطلاحی که اون موقعها خودمون میگفتیم!)..حالا دیگه همه بزرگ شده ن.....دکتر ب میگه بچه ها بیاین فوتبال دختر خاله میخنده.ما میریم فوتبال و دکتر ب رو لوله میکنیم!اگه داداش بزرگه بود حتما ما لوله میشدیم..بعدش دوباره اونا غیب میشن و ما تنهایی فوتبال میکنیم

10
همه اومدن خونه ما.قراره فردا صبح خیلی خیلی زود بریم کوه اما ماشین کم داریم چون خاله اینا با هواپیما اومده ن.فردا صبحش که بیدار میشیم دختر خاله میگه دکتر ب گفته میاد دنبالمون که ماشین کم نیاریم! همه مون میگیم کِی گفته؟ دختر خاله میره مانتوشو بپوشه.داداش بزرگه یواشکی میگه «دیشب که همه خوابیده بودیم اومده همون موقع که میخواسته گل رو از پنجره پرت کنه تو،گفته صبح هم میام دنبالتون!» داداش بزرگه و محمد و من و ندا از خنده میمیریم..دختر خاله میگه بچه ها بدوین دکتر ب اومد!

11
عروسی دختر خاله.سپیده هم چند روز پیش عروسی کرده و بعدش برگشته اهواز.

12
دختر خاله رو هشت ماه میشه که حتی ندیدیم...

13
دوسال بعد.خیلی کم دختر خاله رو میدیدیم تو این دو سال.مهمونی خونه ما.دختر خاله چه پیر شده! مامان منو میکشه یه کنار و میگه اینقده سر به سرش نذار حامله ست!

14
دختر خاله میاد خونه که مواظب ماها باشه چون مامان اینا رفتن تهران.شیکمش خیلی گنده شده.دکتر ب خسته ست.سال پدرش همین روزهاست...

15
واای چه پسر کوچولوی نازی!اسمش رو چی میذارین؟ پارسا؟ خیلی خوبه خیلی..وای نیگاش کن چه نازه!
دکتر ب چشماشو میماله.میگه برم قرص بگیرم؟ مامان میگه نه ما خیلی از مریضامون بعد از سزارین اینطوری میشن.نگران نباش.دکتر ب خسته س.قد درازش کوتاه شده از بس که غوز کرده.دختر خاله خسته نگاه میکنه به پسر کوچولوش و میگه خیلی زشته؟ همه جیغ میزنن که وااییی پسر به این نازی کجاش زشته؟! دختر خاله سعی میکنه بخنده..فکر میکنم الآنه که غش کنه و تلپی از روی صندلی بیفته پایین....

+این غریبه نیست این زغاله که مهمونه اینجا.مرسی غریبه+





1/05/2004
به سلامتي بريتني اسپيرس هم ازدواج كرد.مبارك,بينيم
تا كي ادامه پيدا مي كنه.
------
خدا هم مثل اين كه وبلاگ من مي خونه ديروز گفتم
بارون مي خوام .امروز داره بارون مياد.واي چه حالي
ميده
-----
زغال براي چي حالم بد باشه؟اين هفته داره ميره هفته
خوبي باشه,عطسه هم داره مياد بيرون
----
عجب اين آرميك قشنگ گيتار ميزنه ,واي اسم اون آلبوم
جلد سياهي كه ايران خريده بودم چي بود,همش گيتار
آرميك بود.الان دارم ترانه چشمه من داريوش گوش ميدم
آهنگ خاليش در اون آلبومي كه اسمش يادم رفته بود,واي
نميدونيد اين گيتارش چه آرامشي به من ميده با صداي
غم داريوش كه ميخونه
اون كه رفته ديگه هيچوقت نمي آيد
تا قيامت دل من گريه ميخواد
------
از اين قسمت فرياد زير آب هم خوشم اومد
××
ضيافتهاي عاشق را خوشا بخشش وخوشا ايثار
خوشا پيدا شدن در عشق براي گم شدن دريا
چه دريايي ميان ماست خوشا ديدار ما در خواب
چه اميدي به اين ساحل خوشا فرياد زير آب
-----
چه خوب شد من به توصيه شماها گوش ندادم و به بلاگ
اسكاي نيومدم,حداقلش اينه كه نمي ياند وبلاگم رو تخته
كنند بدون اطلاعم
شعار امروز
بلاگر هورا
بلاگ اسكاي سوراخ
---
واي نمي دونيد اين ابرا چقدر قشنگند,منظورم همين ابريه
كه بالاي سر من و شما هست,يكمي دقت كنيد
ميدونيد چه وقت ابرا قشنگتر ميشوند؟موقع غروب خورشيد
وقتيكه ابرا نارنجي مايل به سرخ ميشند,خيلي رنگ عشقي
هستش,خيلي قشنگه
----

نام شعر : سراب


آفتاب است و ، بيابان چه فراخ !
نيست در آن نه گياه و نه درخت.
غير آواي غرابان ، ديگر
بسته هر بانگي از اين وادي رخت.

در پس پرده اي از گرد و غبار
نقطه اي لرزد از دور سياه:
چشم اگر پيش رود ، مي بيند
آدمي هست كه مي پويد راه.

تنش از خستگي افتاده ز كار.
بر سر و رويش بنشسته غبار.
شده از تشنگي اش خشك گلو.
پاي عريانش مجروح ز خار.

هر قدم پيش رود ، پاي افق
چشم او بيند دريايي آب.
اندكي راه چو مي پيمايد
مي كند فكر كه مي بيند خواب.
سهراب سپهري

1/04/2004
آسمان ديد چشمه مرده از بي آبي , از غم چشمه
گريست.چشمه زنده شد,زمين سيراب
--------
اين بلاگ اسكاي چه مرضيش شده؟
-----
امروز آب خونمون قطع شده بود هرچي بابام زنگ ميزد
رو پيجرش پيغام ميزاشت انگار نه انگار بعد 4 ساعل بابا
زنگ زد پليس , به 5 دقيقه نرسيد كه يارو امد ,گفت داشتم فوتبال ميديدم,بابام هم از عصبانيت كلي چيز بهش گفت
خواب حقش بود بايد زودتر مي امد.حالا اينجا هم از اين
آدما پيدا ميشه.
---------
هوا ديروز اينجا كلي توي مايه بهاري بود,ولي من برف و بارون
ميخوام,البته بگذريم بهترين هوا ,هواي بهاري هست ولي هر چيزي سر جاي خودش

1/02/2004
طاقت من ،طاقت دل ،طاقت سنگ است
ياهو مسنجر پريده رنگ است
----
از بس که منتظرت موندم رو کيبورد چمن سبز شده
الان ديگه ساعت شما ۱۲:۲۰ هست
ديگه اميدي به اومدنت ندارم،چند روز که ۷ ،۸ ساعت اين
مسنجر آن مي ذارم به اميد اينکه بياي حوصله اکثر کسايي
که آن هستند ندارم ولي تحمل مي کنم شايد بياي
-----
سر کلاس ديني هر وقت ميگفتند : ايمان به خدا يه مشت
چشم بر مي گشت من نگاه مي کرد .
ولي الان ايمان فقط به ناراحتي هاش ايمان داره.
---
واي که همش تقصير اين تعطيلاته اثر منفي روم داشت
من بار مثبت ميخوام
+++
الان خوابي حتما ،خواباي خوب ببيني

1/01/2004
You Are As You Are"

Yesterday, you made a promise.
Today, you broke it. Yesterday,

Bistami's dance. Today, dregs
thrown out. In pieces, and at

the same time, a perfect glass
filled with sunlight. Give up

on figuring the appearances, the
dressing in green like a Sufi.

You don't resemble anyone. You're
not the bride or the groom. You

don't fit in a house with a family.
You've left the closed-in corner

where you lived. Domestic animals
get ridden to work. Not you. You

are as you are, an indescribable
message coming on the air. Every

word you say, medicine. But
not yet: stay quiet and still.

-- Version by Coleman Barks, with Nevit Ergin
"The Glance"
Viking-Penguin, 1999

ترانه : برمي گردم
آلبوم : دوستت دارم ها
شعر، آهنگ ، صدا : شهيار قنبري

بر مي گردم ، صدايم را بردارم
بر مي گردم ، دستهايم را بردارم
بر مي گردم ، بر مي گردم ، بر مي گردم
بگذاريد ، بر گردم
بر مي گردم ، خواهرم را ببويم
بر مي گردم ، ايوان ام را بشويم
بر مي گردم ، بر مي گردم ، بر مي گردم
بگذاريد ، بر گردم
ته چمدانم پر از شمعِ روشن
رخت و برگِ سوخته ، گذرنامه من
لبِ آستينِ من خيس از بغض رامسر
تخت كفشِ من پر از گلهاي پرپر
بر مي گردم ، بر مي گردم ، بر مي گردم
بگذاريد ، بر گردم
بر مي گردم ، ديروزم را بردارم
بر مي گردم ، هنوزم را بردارم
بي سايه ام ، درختِ بي زمين ام
بر مي گردم ، ميوه ام را ببينم
بر مي گردم ، بر مي گردم ، بر مي گردم
بگذاريد ، بر گردم
بگذاريد ، بر گردم...